Friday, January 4, 2008

تحليل آموزشي ديك، كري و كري

درجواب خواست يکی از بزرگواران مطالب زير را بصورت مقدماتی عرضه می کنم
ديك، كري و كري (2001) نوشته اند كه فرايند شناسايي مهارت ها و دانشي كه بايد آموزش دربرگيرد پيچيده است. آن ها اين فرايند را تحليل آموزشي مي نامند:" تحليل آموزشي مجموعه اي از روندهاست كه وقتي يك هدف آموزشي به كاربسته مي شود، موجب شناسايي گام هاي مرتبط براي تحقق هدف و مهارت هاي مادون مورد نياز براي دانش آموز تا به هدف برسند مي شود". آنها اين فرايند را به دوقسمت تقسيم مي كنند. در قسمت اول، طراح آموزشي اجزاي اصلي هدف آموزشي را بواسطه تحليل هدف تعيين مي كند. قسمت دوم اين را شامل مي شود كه چگونه هر گام از هدف آموزشي مي تواند بيشتر تحليل شود تا جايي كه مهارت هاي مادوني كه يادگيرندگان بايد در جهت مواجه با هدف هاي آموزشي داشته باشند شناسايي شوند. فرايند تحليل آموزشي مي تواند با هدف هاي آموزشي كه شناسايي شده اند آغاز شود. ديك و ديگران (2001) نوشته اند كه طراح آموزشي بايد فرايند تحليل آموزشي را با اين سئوال آغاز كند كه "دقيقاً يادگيرندگان چه بايد انجام دهند تا نشان دهند كه از قبل مي توانند هدف را تحقق بخشند"(ص37). اين سئوال به جاي تمركز صرف بر روي محتواي آموزش، بر روي آنچه يادگيرندگان بايد قادر باشند انجام دهند جهت مشاركت در آموزش تأكيد مي كند. اين تمركز روند تحليل هدف خوانده مي شود. نتيجه تحليل هدف طبقه بندي نوع يادگيري كه اتفاق خواهد افتاد و يك ارائه بصري (مثلاً فلوچارت) كه گام هاي ويژه (و گام هاي فرعي) را كه يادگيرنده جهت رسيدن به هدف هاي آموزشي بايد بردارد نشان مي دهد. روندهاي تحليل هدف گوناگوني در دسترس طراح آموزشي است. قسمت دوم از فرايند تحليل آموزشي به تحليل مهارت هاي مادون منسوب است. هدف از اين تحليل شناسايي مجموعه مناسبي از مهارت هاي فرعي است كه يادگيرنده به منظور انجام يك گام ويژه نياز خواهد داشت تا به او در مواجه با هدف آموزشي كمك كند. ديك و ديگران (2001) فنون مختلفي را براي اجراي تحليل مهارت هاي مادون شناسايي كرده اند، نظريه سلسله مراتبي و تحليل خوشه اي دو نمونه از اين فنون هستند. طراح آموزشي بايد فني ويژه را بر مبناي نوع دانشي كه در مواجه با هدف هاي
آموزشی مورد نياز است انتخاب كند

No comments: